نوستالژیا

ساخت وبلاگ
شما هیچ وقت مثل من نبودید  من دلم میگیره خودم هم نمیدونم چی تو وجودم شروع میشه . یه مقدار مبهوت و کلافه دور خودم می چرخم بعد ناگهان شروع به گریه می کنم . مخصوصا شب ها ، شبهای دیونگی . انگار این حس تو وجود من نیاز به دم افتادن داره و دقیقا در ساعات پا نوستالژیا...
ما را در سایت نوستالژیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammaddf بازدید : 122 تاريخ : پنجشنبه 12 فروردين 1400 ساعت: 18:21

بعضي عکس ها را ميتوان اختصاصا "درد" نام گذاري کرد عکسهايي که شليک مستقيم درد به قلب آدم هستند اين عکس ها چکيده ي يک دوران هستند که تلخي درونشان يک بار سنگين روي قلب آدم گذاشته که فقط مي توان به اين سنگيني عادت کرد آن هم عادتی از نوع تحمل کردن نه فرام نوستالژیا...
ما را در سایت نوستالژیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammaddf بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 12 فروردين 1400 ساعت: 18:21

آیا می توان به این شب رسید  و چیزی ننوشت؟ از تو چگونه می توان برای اغیار گفت  آن هم در این دنیای رنگ و رو رفته که هیچ چیز در آن اصیل نیست تو همچون یک « آوای محزون تنهایی سنگین و رنج آلود» بودی که در یک قله ی دورافتاده طنین انداز شدی و هرکسی شانس رسید نوستالژیا...
ما را در سایت نوستالژیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammaddf بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 12 فروردين 1400 ساعت: 18:21

سلام زهره ی عزیزم خیلی خسته بودم و می خواستم با فرار کردن از همه چیز به آغوش خواب پناه ببرم ولی هرچه کردم هیجان تو در سینه ی من کوبنده تر از آن بود که این وجود خسته را آرام بگذارد تصور چشمان تو مثل یک صاعقه ی پرقدرت سینه ی مواج و پرتلاطم من را طوفانی نوستالژیا...
ما را در سایت نوستالژیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammaddf بازدید : 75 تاريخ : پنجشنبه 12 فروردين 1400 ساعت: 18:21

چقدر این روزها گرفتار شدم گرفتار چیزی به نام زندگی ... گرفتار درست و عرفی رفتار کردن ، گرفتار برنامه ریزی برای خریدها گرفتار شرکت توی مهمانی های مرسوم و رعایت تشریفات معمول و ادای تعارفات به ظاهر ضمیمانه راستی من چقدر خوب رفتار می کنم همه از بودن من نوستالژیا...
ما را در سایت نوستالژیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammaddf بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 12 فروردين 1400 ساعت: 18:21

می نویسم از برای آن که چاره ای جز نوشتن نبود ، تا کمی از تهوع کلمات شرم آوری که در وجودم دست و پا می زد کم شودمی نویسم تا کمی از سنگینی این احساس خفگی را به وسیله ای این بهترین اختراع بشر سبک تر کنم ، م نویسم چون نوشتن تنها راهی است تا کمی از این پری نوستالژیا...
ما را در سایت نوستالژیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammaddf بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 12 فروردين 1400 ساعت: 18:21